وضعیت کار IT در کانادا - قسمت دوم

(دیگه اینقدر دیر دارم مینویسم که رشته داستان ازدست خودم هم در رفته و مجبورم یکبار به یادداشت قبلی نگاهی بندازم تا ببینم اصلا کجای داستان بودیم !!)

حرکت سریع و تکامل زبانهای برنامه نویسی و از طرفی همه گیر شدن اینترنت در این دهکده جهانی؛ نسل جدیدی از برنامه نویسی را به همراه خود آورد که با مقتضیات زمانه همگون باشد. اکثر برنامه نویس ها بسوی صفحات وب حمله ور شدند و در پشت آنها هم بانک های اطلاعاتی دامنه خود را بروی این صفحات گسترش دادند. با فراگیر شدن بیشتر ارتباطات از طریق اینترنت آن هم به این گونه که تقریبا هر کسی در آمریکای شمالی میتواند در منزل خود یک خط پرسرعت همیشه برقرار داشته باشد؛ باعث شد که اکثر مکالمات؛ مکاتبات و خرید و فروش ها بر روی این سرویس برقرار شود و به همین ترتیب نیز اهمیت ارتباطی پایگاههای اطلاعاتی با یکدیگر و مقوله بسیار حساس امنیت جای خود را در آی تی باز کرد.

همه این داستانسرائیها برای این بود که دید نسبتا کلی به این مقوله داشته باشیم (البته شما دارید من برای خودم گفتم که یادم نره !!) ولی میدانم آنچه که برای همه مخصوصا تازه مهاجران مهم است اینست که خب ما در این وضعیت باید چه مطالعات و توانائیهائی داشته باشیم که مسیر موفقی را بگذرانیم!؟ سئوال سختی است شاید با نگرشی بر روی فرصتهای شغلی موجود بتوانیم تا حدی جواب را بیابیم ولی مشخصا پیمودم راه از دانستن راه مهمتر است.  (متریکس هم عجب فیلمیه !!)

من سعی میکنم این مطلب را در دو بخش عنوان کنم که اولا فرصت های شغلی موجود چگونه اند؟ دوما اگر سطح اطلاعاتی ما چندان با وضعیت موجود نمی خواند چطور می توان به این سطح رسید؟
 
توضیح : اگر فکر میکنید من خودم به سطح قابل توجه ای رسیدم و بقولی علامه ای شدم که میتوانم برای شما موعظه میکنم سخت در اشتباهید ! من خودم هم نیازمند کمک همه عزیزان مطلع هستم و باید بدانید من در جوارتون طلبه ای بیش نیستم ! قصدم فقط این است که این مطلب را به کمک تک تک شما به یک سرانجامی برسانیم. التماس و دعا ....

بررسی فرصتهای شغلی موجود:
این بررسی را میشود به دوگونه انجام داد.

۱- بررسی کلی:
با نگرشی به فرصت های شغلی موجود میشود چند مشکل عمده را مشاهده کرد.

- سابقه کار کانادائی (Canadian Experience): متاسفانه اولین وبزرگترین مشکلی که گریبان گیر همه تازه واردان (در وضعیت فعلی) میشود. اکثر فرصتهای شغلی مناسب موجود برای سابقه های کاری بالای ۵ سال کانادائی میباشند که قضیه را برای تازه مهاجران مشکل میکند.

- نا همگونی و یا زیادخواهی از داوطلبان: دربعضی از موارد آنچنان تخصص های مورد نیاز را مانند مسلسل کنار هم گذاشته اند که باعث حیرت میشود؛ چطور یک نفر میتواند همه این تخصص ها را یکجا داشته باشد!!

- تعداد زیاد متقاضیان رشته آی تی!

- مشکل زبان: دیگر تقریبا هر جائی نگاه کنید جمله معروف (Must have excellent communication skills (written and oral کاملا به چشم میخورد که باعث عقب نشینی تازه مهاجران جهت اقدام میشود.

۲- بررسی تخصصی:
اکثر فرصتهای موجود حول و حوش تخصص های زیر دیده میشوند:

 Java ,MS SQL, VB, COM , ASP, XML, .NET , J2EE , DB2 , Oracle

که عمدتا مقوله بانکها اطلاعاتی همه جا به چشم میخورد. ولی سئوالاتی که ممکن است برای هر تازه واردی مطرح بشود این است که:
 
- سطح اطلاعات ما از موارد فوق چقدر باید باشد تا جذب بازار کار شویم؟
- اگر تجربه کافی در بعضی از موارد فوق نداشته باشیم چطور میتوان این تجارب را کسب کرد؟
- آیا باید توسط کتاب خودآموزی کنیم ؟
- آیا بایستی به کالج و یا دانشگاه برویم؟ کدامشان نتیجه بهتری را در بر خواهند داشت؟
- گرفتن سرتیفی کیت ها چقدر میتواند در پیدا کردن کار موثر باشد ؟ آیا صرفا گرفتن فقط سرتیفی کیت کافیست؟
- آیا پس از آموختن موارد فوق با توجه به اینکه تجربه کار در زمینه بسیار مهم است میتوان امیدوار بود که شغل مناسبی پیدا کرد؟
- سریعترین راه جذب بازار کار شدن چیست؟
.....

نظر شما چیست؟ آیا برای این سئوالات جوابی دارید؟ فکر میکنید بهترین راه حل چیست؟
نظرات 29 + ارسال نظر
بهرام چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:15 ق.ظ

خیلی ممنون از باز کردن مطالب
به نظر می رسد که کوهی از مشکلات در روی مهاجران تازه وارد هست که با تدبیر لازم باید انها را از پا انداخت من اگه خودم به جای یک تازه مهاجر بزارم(که خواهم بود) موارد ذیل را انجام می دادم.
۱- برای غلبه به عقب ماندگی دانش استفاده از اینترنت برای دسترسی به منابع تاپ و انجام پروژه های پایلت در دوران قبل از کار پیدا کردن به منظور به روز نگهداری اطلاعات
۲- کار کردن بصورت مجانی در شرکتها به مدت ۲ یا ۳ ماه که هم باعث افزایش و کسب مهارتهای زبانی و هم مهارتهای فنی خواهد بود .در ایران هم که ما از دانشگاه بیرون امدیم یه مدتی بصورت کار اموز کار کردیم.
۳- دیدن اموزشهای متناسب با وضعیت کار در کانادا قبل از مهاجرت نیز مفید خواهد بود.
۴- در اوایل کار باید توقعات را پایین اورد تا پله های طرقی پیموده شود
قربان شما

شاهان وسارا چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:21 ق.ظ http://shareshahan.persianblog.com

راستش رو بخواهید ما دقیقا به این فکر میکنیم که برای کار کردن به خارج نرویم و فقط رفتنهامان جنبه سیاحت و یا آموزش باشد. لذا با توجه به بازارهای کار محلی و البته با دانش روز خودمون رو مهیا میکنیم. جرا باید بیائیم آنجا و برای یک کار خوب چنج سال تجربه عملی کسب کنیم. همین جا خلاها رو پر میکنیم.

هر کسی یک نوع دید از محیط اطرافش دارد - ما اکثرا با سابقه کار ایران آمدیم اینجا و مشغول شدیم و فکر میکنم کجا و چطوری و چی داریم یاد میگیریم باید مهم باشه.

کاپیتان چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:16 ب.ظ http://tehranto.blogsky.com

ظاهرا یا سئوالات خیلی سخته یا اینکه من خیلی بی مورد نوشته ام که کسی این بار رقبتی برای اعلام نظر نشان نمی دهد !! اگر اینطوره خبری بدید تا یک مدلی موضوع را عوض کنیم !!!

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:48 ب.ظ

سلام
موضوع بسیار جالبیست ... حداقل برای من که اینطور است و این چند روزه شدیدا منتظر پابلیش شدنش بودم! کاپیتان همانطور که قبلا برایتان ایمیل داده بودم گفتم که دوست دارد در رشته IT با گرایش networking درس بخوانم ... من هر چه بیشتر در سایت university ها میگشتم کمتر می یافتم در این مورد ... تا دیشب که دریافتم رشته مورد نظر من در college ها ارائه می شود نه university ها ! نمی دونم این جمله درست بود یا خیر ... اما من که به این نتیجه رسیده ام ... کالج هایی مثل http://www.centennialcollege.ca/applieddegrees/networking/index.htm
دوره ۴ ساله هستش ... اما مسئله ای که هست اینه که فکر می کنم تو ایران هم بشه مهارت های networking رو یاد گرفت با توجه به کلاس های معتبری که هست ... ولی خب وقتی صحبت از e-business میشه بیشتر متقاعد میشم که در کانادا اینا رو فرا بگیرم ... نظر شما چیه ؟ آیا ارزششو داره آدم برای این جور دوره ها بیاد کانادا ؟ من خودم به شخصه علاقه ای به مهندسی کامپیوتر ندارم با توجه به مباحث پایه ای و ریاضیش ... هر چند الان مشغول تحصیل در آن هستم ... و خیلی دوست دارم در رشته ای که بالا نوشتم تحصیل کنم ... نظر شما خیلی برام مهمه .... ضمنا فرقی که بین کالج و یونیورسیتی ها متوجه شدم اینه که کالج ها به روز تر هستند و با توجه به نیاز بازار رشته هاشونو میزارن ... نظر شما چیه ؟

برای شما که علاقمند به نتورکینگ هستید یک لاگ کاملا مجزا خواهم داشت - دوست ندارم همه چیز را با هم قاطی کنم - به نظر من چیزی هست که باید در موردش بحث کرد و میتوانی خیلی چیزها ازش دستگیرتان بشه.

من خودم چندتا کورس (اوراکل) توی همین کالج که ذکر کرده اید؛ گذراندم و تا حدودی از آن اطلاع دارم - داستان کالج ها داستانی هست شنیدنی و تجاربی است که بایستی حتما عنوان بشود.

یک هموطن چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:18 ب.ظ

نه کاپیتان جان, بسیا جالبه. من با اجازه جواب و نظری خواهم داد ولی شب. مرسی.

بقول تهرانتوئی - خدا قوت مشتی ...

پیروز چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:33 ب.ظ

دوستان خیلی ببخشید. من چون هر روز سایتت رو چک میکنم می تونم یه چیز بی ربط بپرسم ؟ اجازه هست ما اشتباه های املایی و گاه دستوری رو بهتون بگیم. مثلا توی کامنت Networking نوشتی قاتی که درستش میشه قاطی.
موفق باشید

فارسی را پاس بداریم.

خوشحال میشوم که هر نوع اشتباه را گوش زد کنید. باید اون روز اولی که این وبلاگ را شروع میکردم؛ میدیدی ! از خنده روده بر میشدی! ببخشید دیگه املاء من همیشه ضعیف بوده ادبیات فارسی هم که نگو و نپرس!

من شخصا اهمیت زیادی به اشتباهات املائی دیگران نمیدم؛ برای من موضوع مهمتر از دیکته کلمات هست برای همین یک کم بی دقتی میکنم. البته حق با شماست که زیباتر است که دستور زبان و کلمات بی نقص باشد و هیچ شکی توش نیست.

حمید چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:50 ب.ظ

سلام.
من همونم که تو کامنت قبلی اسممو فراموش کرده بودم بزارم! به هر حال ممنون که میخوای یک بحث جداگانه در مورد نتورکینگ داشته باشی ... و چقدر خوشحالم که تو همون کالج درس خوندی و چقدر خوشحال ترم که تقریبا هم رشته هستیم و مثل اینکه سلایقمون یکیه ! به هر حال امیدوارم که بتوانیم از تجارب شما ره یافتگان استفاده کنیم ... خدایتان در بهشت کناد !

سهیل چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.azcanada.com

خیلی خوبه لطفا ادامه بده.

خیلی ممنون از تشویق سهیل جان

یک هموطن چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:31 ب.ظ

کاپیان جان, همانطور که نوشته بودید, سابقه کار کانادایی بزرگترین مشکل ایه که گریبان گیر تازه واردین میشه. خب, چکار میشه کرد. چطوری باید این تجربه کاری رو پیدا کرد. اگه زبان انگلیسی خوب, مدرک تحصیلی خوب, سابقه کاری در ایران و تخصص داشته باشید, مسئله زیادی نباید داشته باشید.

دولت کانادا برنامه های خوبی رو در اختیار تازه واردین میگذاره به نام:
New Canadian Program
www.newcanadians.org
این برنامه کمک خوبی میتونه به اون دسته تازه واردین باشه که کم تجربه هستند. چندین نفر رو میشناسم که از این برنامه شاغل شده اند. اگه دوستان تجربه ای با این سازمان دارند لطفا بنویسند. این سازمان حتی کمک میکنه که شما داوطلبی مدتی در شرکتی کار بکنید و تجربه کاری به دست بیارید. به نظر من باید تخصص بخصوصی رو انتخاب کرد و دنبال اون کار رفت. مثلا اگه شما در ایران با VB و MS SQL کار کرده اید, اینجا هم دنبال همون کار برید. ولی اول و اول و اول خیلی مهمه که زبان انگلیسی تون رو خوب کنید که در مصاحبه کم نیارید. من دیده ام که بعضی از مدیران بعد از چند دقیقه مصاحبه, ادامه نداده اند چونکه طرفشون انگلیسی خوبی بلد نبوده.

داشتن یه رزومه (خلاصه تجربیات) خوب هم خیلی مهمه. رزومه نوشتن کار هر کسی نیست. رزومه ای که خوانا و ... نباشه بدرد نمیخوره. اولین اثر از شما رزومه شماست. حتما با یکی رزومه نویس باشه مشورت کنید. مثلا دروغ ننویسید, موفقیت های کاری خود رو بنویسید بجای مسئولیت های خود و ....

سطح اطلاعات ما از موارد فوق چقدر باید باشه تا جذب بازار کار شویم؟ دنیای تکنولوژی امروز خیلی وسیعه. تقریبا غیر ممکنه که بشه همه چی رو دونست و در همه شاخه ها مهارت داشت. برای شروع باید دنبال تخصص خودتون برید. (البته اگه دوست دارید تخصص جدیدی به دست بیارید, اون مسئله جداست و باید دوره دید). در محل کار میتونید تخصصهای جدید بدست بیارید و بدنبال کار و پروژه ای برید که در اون تخصص ماهر تر بشید.

اگر تجربه کافی در بعضی از موارد فوق نداشته باشیم چطور میتوان این تجارب را کسب کرد؟ تجربه فقط در محل کار گیر میاد. حالا این کار میتونه داوطلبی هم باشه.

آیا باید توسط کتاب خودآموزی کنیم؟ چرا که نه؟ کتاب, مقالات مجله ها, اینترت و باز هم اینترت. اگه میتونید دوره ای هم بردارید, باز هم چرا که نه.

آیا بایستی به کالج و یا دانشگاه برویم؟ کدامشان نتیجه بهتری را در بر خواهند داشت؟ بایدی نیست ولی برداشتن دوره و بهتر کردن تحصیلات همیشه کمک خواهد بود. دانشگاه یا کالج مسئله رو خیلی پیچیده میکنه. به طور کل خیلی از شرکتها لیسانس میخوان. در بازار کاری آی تی امروز, داشتن لیسانس مهمه. خیلی ها هم اول اینجا فوق لیسانسشون رو میگرن و بعد وارد بازار کاری میشن. روی هم رفته لیسانس + تجربه کاری خیلی مهمتره تا مدارک بالاتر ولی تجربه کاری نداشتن.

آیا گرفتن سرتیفی کیت (تصدیق) میتونه در پیداا کردن کار موثر باشه؟ البته. به نظر من کسی که لیسانس و مدرک بالا داری با چشم بالاتری دیده بهش دیده میشه. اونهایی که فقط تصدیق دارند به عنوان یک تکنسین دیده میشند. برای پیشرفت, مدرک بالا لازمه.

ببخشید اگه کم و زیاد نوشتم. اگه دوستان یه استارت بدند, باز هم خواهم نوشت.

عالی مثل همیشه

حمید پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:17 ق.ظ

سلام
در مورد فرق بین یونیورسیتی و کالج اگه توضیح بدین ممنون میشم.

من اینها را به ذهنم رسید:

۱- کالج مدرک تکنسینی یا تصدیق میده ولی دانشگاه مدرک دانشگاهی.
۲- دوره کالج کوتاهتر از دانشگاه.
۳- دروسی که توی کالج تدریس میشود مانند دانشگاه آکادمیک نیست.
۴- بعد از خاتمه فرصت های کاری بیشتر با حقوق کمتر و با مدرک دانشگاهی فرصتهای کاری کمتر با حقوق بیشتر.
۵- شرایط ورود به کالج خیلی راحتتر از ورود به دانشگاه هست.
۶- کالجها دروس تخصصی را بیشتر تدریس میکنند ولی دانشگاه ها دروس کلی و بنیادی تدریس میشود.
۷- بعد از کالج (روزانه) اگر بخواهید میتوانید مدرک خود را دانشگاهی کنید (نه همه رشته ها) ولی باید دروس تکمیلی را بگذرانید
۸- میتوان تصدیقهای تکمیلی متفرقه را از کالج ها بگیرید ولی دانشگاهها فقط دروس مشخصه شده آکادمیک را تدریس میکنند (البته خیلی دانشگاهها نیز کالجهای وابسطه دارند که معمولا هزینه بیشتری دارند)

اگر چیز دیگری به نظرتان میرسه شما هم بگید.

یک هموطن پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:08 ب.ظ

کمی بیشتر راجب به این تصدیق ها با دیدی دیگر.

تصدیق ها (certification), و مدارک دانشگاهی رو باید در دو دید مختلف بهشون نگاه کرد چونکه دو اعتبار مختلف دارند. این تصدیق ها یک امتیاز ویژه دارند که بین مهارت های شما و شخص بعدی تفاوت ایجاد میکنند. یک دانشجو علوم کامپیوتر حدود 85 درصد دروس نظری داره. این تصدیق ها کاربرد علوم نظری هستند و برای کارفرما, یک نوع گارانتی هم هستند.

مهاجر ۶۱۱ جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:20 ب.ظ

hi , i'm glad to find this nice weblog and it is useful but i have a question?? i'm newcomer and i live in Montreal...if you know about weblogs for Montreal, let me know GOOD LUCK

اینجا را ببینید:

http://tehrantofq.blogsky.com/?PostId=9

بچه ام ای اس جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:53 ب.ظ

کاپیتان جان عالیه ادامه بده. بسیاری از دوستانم که وبلاگ شما رو براشون ایمیل کردم تشکر فراوان کردن. موفق باشی. همینطور هموطن عزیز

[ بدون نام ] جمعه 23 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:37 ب.ظ

من یه سوالی داشتم که از تهرانتوبی هم پرسیدم ولی ایشان اطلاع دقیقی نداشتن شما اگه جوابمو بدین ممنون میشم
پروسه مهاجرت از ابتدا تا اخر چقدر طول میکشه و امتیاز بندی چه زمانی انجام میشه یعنی کسی میتونه ابتدا اقدام کنه بعد شرایط امتیاز بندی رو برسونه مثله سابقه کار و زبان یا از اون اول باید شرایطو داشته باشه

همانطور ک مونا توضیح داده است . بسته به اینکه از کجا اقدام میکنید فرق میکند - چون پروسه کار مدت زیادی (چند سال) طول میکشد بنابراین فرصت مناسبی است که زبان خودتان را قوی کنید ولی سایقه کار را باید داشته باشید.

اطلاعات بیشتر خواستی ایمیل کن برام.

مونا شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:18 ق.ظ

مدت زمان پروسه مهاجرت بستگی به کشوری داره که ازش اقدام می کنید مثلا اگر از تهران فایل باز کنید پروسه حداقل سه سال و اگر از دمشق باز کنید حداقل دو سال طول می کشه و تا اونجایی که من اطلاع دارم باید از همون ابتدا امتیاز لازم رو داشته باشین.

مها جر ۶۱۱ شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام . امیدوارم دلسوزی مثل شما weblog مفیدی برای montreal اماده کند.

حسام شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:13 ب.ظ

سلام
آقا خیلی ازهمتون ممنونم.....من وقتی از چیزائی که شماها بهم یاد دادین با دوستم که اونجاست صحبت میکنم من از اون بیشتر می دونم.واقعا ممنون هستم.

[ بدون نام ] شنبه 24 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:43 ب.ظ

با سلام و تشکر از شما ومونا
پس اگه یکی در زمان شروع پروسه ۱ سال سابقه کار داشته باشه در پایان همون ۱ سال ثبت شده
ارزیابی زبان به چه صورته؟
چطوری میشه یه درخواست کار از یه شرکت کانادایی داشت
امتیاز سازگاری چطوریه ؟میشه بدون داشتن شرایط اون یه چند امتیازی ازش گرفت(با کلک.زیرآبی.وکیل.پول.زرنگی.ایرانی بازی) با تشکر وسپاس فراوان

review یکشنبه 25 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:02 ق.ظ http://review.persianblog.com/

در مورد کالج و دانشگاههای کانادا :
در بسیاری کالجها رشته هایی هست که فقط همون کالج حتی در کل کانادا تدریس می کنه ... کالجها بهتون کار عملی یاد میدن ولی دانشگاهها معمولا شمارا برای کارهای درازمدت و تحقیقی که مربوط با آینده است آماده میکنند که البته چون زمانش طولانیه وقتی فارغ التحصیل میشین معمولا اون تکنولوژی یا رشته چند سال از حد دانش کنونی شما جلوتر رفته :::).....خإیلی از دانشگاههای کانادایی مدارک و درسهای کالجهای کانادایی رو قبول ندارن و بهتون میگن از اول باید شروع کنی .... البته فقط دانشگاه Lake head در ایالت اتاریو هست که بیشتر دروس کالجها رو قبول میکنه ولی یکسال و نیم باید اضافی بخونی تا بهت اجازه ادامه در اونجا رو بدن ..:::)...مدارک کالجها هم یکساله دو ساله و سه ساله تا سطح تکنولوژی و کمک مهندسیه ... شغلهای خیلی خوب و پولداری هم میشه باهاش پیدا کرد بستگی به صاحبکاران داره که دنبال چی هستند ..کالجها دیپلم سال دوازده ایران رو قبول دارند و تافل هم نمی خوان ولی خودشون یه امتحان ورودی که خیلی ساده تر از کنکوره دارند که پاس کردنش برای ایرانیها ساده است ....در مورد کالجها باید بگم که تحقیق کنین ببینین ماشین آلات و دستگاهها و کامپیوترهاشون رو از کدوم کمپانی - مثلا IBM - و غیره میگیرن ... چون هر کالجی برای رشته های مختلفش با کمپانی خاصی قرارداد داره که وسایل رو مجانی میگیره ولی بابت تعمیراتش بهشون پول میده ... حالا مثلا اگه شما مثلا هدفتون اینه که مثلا برای فلان بانک در آینده کار کنین ولی این کالجی که ثبت نام کردین وسایل و کامپیوتر و ماشین آلاتش فقط مخصوص یک نوع سیستم بانکی دیگه است شما وققتتون رو اونجا تلف کرده اید ::.)...
شرکتهای عظیم مثل IBM همیشه محصولات جدیدشون رو که هنوز به بازار نیومده را برای تست کردن مجانی میدن به کالجها و دانشگاهها و اینجوری اون کالج و دانشگاه سیستم تدریسش رو میزون میکنه عمدتا روی همون نوع محصول و ماشین آلات و دانشجوهاش اونجوری تربیت میشن .......
که الزاما ممکنه بدرد شغل آینده شما نخوره .... پس موقع تحقیق قبل از ثبت نام حتما بپرسین دستگاههاشون چه مدلیه ....

در مورد امتیازات مهاجرتی : شما میتونین مهارتها و زبان و تحصیلاتتون رو پس از پرکردن و ارسال فرمهای مهاجرتی هم ادامه داده و تکمیل کنین تا امتیازاتتون بهنگام ورود به کانادا بیشتر بشه ... یعنی ادامه تحصیل و غیره امتیازات شما رو بیشتر میکنه ...فعلا سریعترین راه مهاجرت ازدواج با یک سیتیزن کاناداست .. بعدش ویزای تحصیلی - که البته باید پدر مادر میلیونری داشته باشین - ... بعدش هم مهاجرت از طریق تخصص skilled worker .....و مهاجرت سرمایه گذاری ... این دوتا آخری کمتر از دو سال طول میکشه چون پرونده زیادی در سفارتهاست ...ویزای کار فعلا یکی از سختترین هاست و دردسرش برای صاحبکاران زیاده ....

مونا دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:21 ق.ظ

تا اونجا که من اطلاع دارم در این یکی دو سال اخیر پروسه مهاجرت از دو سال کمتر نیست مگر این که به یه طریقی از کشورهای دیگه غیر از سوریه و ایران اقدام کنی.در این صورت باید به این نکته توجه کنی که گرچه پروسه کوتاهتری خواهید داشت ولی در صورت بروز هر گونه اشکالی در پرونده شما آنها مسئول نخواهند بود چون ایران تنها تحت پوشش سفارت سوریه است. تازه مشکل گرفتن ویزا رو هم در مورد کشورهای اروپایی نباید فراموش کرد.
در مورد امتیاز اکیدا توصیه می کنم که حتما در ابتدای امر شما حداقل امتیاز لازم را داشته باشید. البته افزایش سابقه کار و سایر موارد بعد از باز کردن فایل بی تاثیر نخواهد بود چون به هنگام مدیکال شما باید یه بار دیگه فرم ها رو پر کنید ولی هر چه موقع باز کردن فایل امتیازتون بیشتر باشه احتمال این که احیانا شامل قوانین سخت مهاجرتی که تقریبا هر سال عوض میشه و باعث میشه که خیلی ها به خاطر سر مرز بودن امتیاز ضرر کنن بشین کمتره
برای زبان حتما باید یا ielts بگیرید یا به طور مستند بهشون بگین که زبان می دونید.

حسام دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:34 ق.ظ

سلام به همه دوستان
برای ورود به کالج نیازی به ریز نمرات دبیرستان هست یا خیر؟

بهرام دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:00 ق.ظ

دوستان
من حداکثر تا ۶ ماهه دیگه وارد کانادا می شم حدود دئ سه سال سابقه کار در J2EE دارم ولی دو سالی هم هست که درگیر کارهای دیگه شدم و دست به برنامه نویسی نزدم به نظر شما مفید خواهد بود که بشینم چند ماهی مطالعه زبان و فنی بکنم در ایران یا نه -در کل می خوام نظر شما را در مورد کارهایی که در عرض این دو سه ماه می شه کرد تا موقعیت بهتری برای کار داشت را بدونم

قربان همه

بچه ام ای اس دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:26 ب.ظ

تعطیل کردی؟

سهیل دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:39 ب.ظ http://www.azcanada.com

با اجازه کاپیتان

بهرام جان به عقیده من این کارها را انجام بده:
۱- تقویت زبان
۲- تقویت زبان
۳- تقویت زبان
۴- مرور J2EE برای یادآوری
۵- مرور یک Database
۶- آشنائی با Linux البته اگر آشنا نیستید
۷- JSP
۸- تمرین برای تقویت روحیه


اگر زبانت خوب باشد انشالله در کمتر از شش ماه کار خوبی پیدا خواهی کرد و لطفا از من به نیکی یاد کن :)

یک هموطن دوشنبه 26 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:53 ب.ظ

و همچنین با اجازه کاپیتان حمید در جواب به آقا بهرام.

همونی که آقا سهیل نوشته بود ولی دوست دارم یکی بهش اضافه کنم.
9 - یک ماه تفریح و گردش در ایران قبل از مهاجرت به کانادا.

بهرام سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:02 ق.ظ

خیل ممنون از اقا سهیل و هموطن عزیز
نوشته های شم را با جان و دل انجام خواهم داد. برای من خیلی دلگرم کننده بود

حسام سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:56 ق.ظ

سلام به همه دوستان
برای ورود به کالج نیازی به ریز نمرات دبیرستان هست یا خیر؟

یک هموطن سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:53 ق.ظ

مقاله جالبی راجب به MBA
http://www.canadianbusiness.com/special_issues/mba03/index.htm

review چهارشنبه 28 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:04 ق.ظ http://review.persianblog.com/

به حسام:
خب معلومه که ریز نمرات مهم و لازم هست ::)... ضمنا میتونی با رییس به اصطلاح دانشکده ی همون رشته ای
که میخوای بخونی - مثلا کامپیوتر ۰ یعنی Dean of students یه ملاقاتی کنی و از نقاط ضعف و یا قوتت باهاش حضوری صحبت کنی .
Dean ها هر دستوری بدن همون اجرا میشه یعنی حتی میتونه برات بنویسه که چون مثلا چند تا درس رو خوب بلدی پس لازم نیست اونا رو بگیری و در عوضش درسهای ترمهای بالاتر رو ور داری ... یعنی یه نوع اعمال نفوذ قانونی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد